پیتر استیونس (Peter Stevens)، طراح خودرو نامداری است که سابقه تدریس در رویال کالج لندن را دارد. او رئیس بخش طراحی مکلارن، لامبورگینی و لوتوس بوده و همچنین در شرکتهای امجی و ماهیندرا سمت مدیر طراحی را داشته است. مطلبی که در ادامه میخوانید مقالهای در مورد اسکچ و اهمیت آن در روند طراحی است که استیونس برای راهنمایی دیزاینرهای تازهکار نوشته است.
سوال تعداد زیادی از جوانان این است که چطور میتوانند طراح خودرو شوند. این افراد احتمالا طرحهای زیبایی از خودرو در اینترنت مشاهده کردهاند، تصاویری که برای ساخت آنها از فتوشاپ، ایلاستریتور و نرمافزارهای کامپیوتری دیگر استفاده شده و ممکن است به سادگی جوانان را به این باور برساند که هرگز نمیتوانند به چنین سطحی از توانایی دست پیدا کنند.
اگر تعدادی از این تصاویر را دانلود کرده و چاپ کنید متوجه میشوید چیزی که شما را به هیجان آورده فقط اثر چند نشان و علامت روی کاغذ است نه جادو، البته باید اشاره کرد که این طرحها نتیجه ساعتها تمرین و ممارست هستند و توسعه مهارت کار با نرمافزارها زمان زیادی میگیرد.
بخش دشوار طراحی خودرو آنجایی است که تلاش میکنید سه کار کاملا متفاوت را همزمان انجام دهید، کشف شیوهای برای ایده پردازی، تلاش برای خلق یک طرح مبتکرانه و یادگیری نحوه ترسیم این طرحها.
به یاد داشته باشید که طراحی خودرو جزو هنرهای زیبا نیست، هیچ مانعی ندارد اگر برای یادگیری نحوه ترسیم ایدههای خودتان و روشهای طراحی، کارهای دیگران را کپی کنید اما بدانید که این به معنای کپی کردن طرح دیگران به اسم خودتان نیست. میتوانید تصویر خودروهایی که دوست دارید را زیر دستتان قرار دهید و پرسپکتیو چرخها و تناسبات بدنه را تا حد ممکن تمرین کنید. یادگیری این موارد در ابتدای راه کمی دشوار است.
برای مثال همه میدانیم که تایرها و رینگها گرد هستند، واضح به نظر میرسد اما همین مسئله باعث میشود کمی ایراد در پرسپکتیو چرخها تصویر طرح را کاملا خراب کند. اگر شخصی که در طراحی مهارت دارد اسکچ شما را ببیند به سرعت متوجه اشتباهات میشود و اعتبار کار شما نزد او کاسته میشود، در این صورت توجه وی را از دست خواهید داد. در یک فضای رقابتی مانند حرفه طراحی خودرو، ایدههای شما باید توجه بیننده را جلب کنند.
بنابراین توصیه استیونس این است که تکنیک طراحی مختص به خودتان را داشته باشید و آن را پیشرفت دهید زیرا اسکچهای ایده پردازی اولیه در هر پروژهای مهم و حیاتی هستند. در بیشتر استودیوهای طراحی، پروژهها با طراحی کانسپتهای اولیه به وسیله رواننویس و کاغذ شروع میشوند. گاهی استفاده از کاغذ شفاف (مانند کالک) این امکان را به طراح میدهد که از یک اسکچ به عنوان پایه کار استفاده کند و ایدههای بعدی را روی آن بسط و توسعه دهد. این روش سرعت کار را افزایش میدهد و به روند رشد ایدهها کمک میکند.
طراحان جوان باید به یاد داشته باشند، پورتفولیویی که از کارهایشان تهیه میکنند همیشه با همین اسکچهای ساده شروع میشود. زمانی که درخواست تحصیل در مدارس و کالجها را دارید و یا در جستجوی شغل هستید، پورتفولیو معرف سطح کار شما خواهد بود. چیزی که میتواند توجه اساتید یا طراحان ارشد را به خود جلب کند همان ایدههایی است که در پورتفولیو خود به نمایش میگذارید.
بعضی طراحان مانند مت سوان (Matt Swan) معتقدند اسکچهایی که پرسپکتیو پیچیدهای دارند بیشتر میتوانند برای توسعه ایدهها کارایی داشته باشند اما برای مدیریت طراحی و تصمیمگیری زیاد مفید نیستند و هنگام ارائه به شرکتهای سرمایهگذار بهتر است از این نوع طراحی استفاده نشود. همچنین اگر به طور آزاد کار میکنید و مشتریان شما سررشتهای در این زمینه ندارند بهتر است اسکچهای واقعگرایانهتری به آنها نشان دهید.
تصاویری که در ادامه مشاهده میکنید بیشتر به وسیله قلم ترسیم شدهاند و برای تعداد کمی از آنها به وسیله فتوشاپ رنگ اضافه شده است اما در واقع همه این طرحها را میتوان فقط به وسیله رواننویس، پاستل و ماژیک به تصویر کشید. جالبترین اسکچها آنهایی هستند که خطوط متفاوتی در ترسیمشان استفاده شده است، مثلا برای تاکید و برجسته کردن بعضی قسمتها یا عناصری که به بیننده نزدیکتر هستند از خطوط سنگینتر استفاده شود.
یک صفحه اسکچ باید بازگوکننده داستان طرح شما باشد، در این صورت دیگران میتوانند روش توسعه ایدههای شما را مشاهده کنند. بهتر است از اسکچهای متفاوت و تصادفی در یک صفحه استفاده نکنید، بیننده باید خط سیر ایده پردازی شما را به صورت واضح و منطقی ببیند. ارائه صفحهای از دیتیلهای جذاب در کنار طرحهای اصلی نیز راه خوبی برای اثبات خلاقیت و توانایی طراحان جوان است. اگر از رنگ استفاده میکنید بهترین روش این است که فقط یک یا دو رنگ را به کار ببرید و تکنیک طراحی خود را ساده نگه دارید. در آینده وقت زیادی برای نمایش تکنیکهای پیچیده خواهید داشت.