ارزانترین کوپههای بازار این روزها رقابت داغتری باهم دارند. تویوتا GT86 به عنوان نماینده ژاپنیها اینبار رودر روی هیوندای ولستر و کیا سراتو کوپه ایستاده است.
در چند سال گذشته که بازار ایران از کوپههای میلیاردی و چند صدمیلیونی پر شده است واقعاً جای خالی خودروهای اسپرتی که بتوان با بودجهای محدود و بدون نیاز به فروش داروندار زندگیتان آنها را بخرید و لذت سواریشان را بچشید احساس میشد. خوشبختانه به لطف ابتکار خودروسازهای کرهای و ژاپنی این حسرت چندان به دل ما نمانده است!
1. حریف اول: تویوتا GT86
GT86 خورویی در کلاس اسپرت است که با همکاری مشترک تویوتا و سوبارو وارد بازار شد. بگونهای که تویوتا طراحی استایل خارجی و فرآیند تولید را بر عهده داشته و سوبارو عهدهدار بخشهای موتور، گیربکس، ترمز و سیستمتعلیق بوده است. این کوپه محبوب تویوتا، خودرویی دیفرانسیل عقب است که همه کموکاستیهایش را بهعنوان یک رقیب قابلاحترام در بازار کوپههای ارزانقیمت با برتری خود از حیث کیفیت رانندگی و لذت سواری جبران کرده است. چراکه اساسا مبنای طراحی تویوتا GT86 تمرکز بر روی راننده و ارائه کیفیتهای یک خودروی اسپرت کلاسیک است.
وقتیکه پس از سالها انتظار، تویوتا GT86 با مدل 2013 جایزه زیباترین خودرو اسپرتی سال را به نام خود تمام کرد، آنجا بود که پای تقابل زیبایی و سبک طراحی هیجانانگیز کوپههای میلیون دلاری به رده اتومبیلهای اسپرت با قیمت اقتصادی باز شد. چهره تهاجمی خودرو در نمای روبرو با کاپوت کشیده و چراغ جلوهایی که تا پیشانی خودرو تیز شدهاند اوج زیبایی را به نمایش گذاشته است. همچنین، جلوپنجره تحتانی با اندازهای بزرگتر از حد متعارف و همنشینی با مهشکنها و چراغهای اصلی به نماد عقرب در مدلهای تویوتا معروف شده است.
طراحی داخل کابین تویوتا GT86 به همان اندازه جذابیت نمای خارجیاش هوش از سر عشق ماشینها میبرد. در نگاه اول رول فرمان با حالت تخت قسمت پایین و قطر 365 میلیمتر هیجان سرعت را در وجود بیننده زنده میکند. همچنین پدالهای آلمنیومی، صفحه نمایشگر سیستم ناوبری خودرو، نشانگرهای روی داشبورد با رگههای نور نئون چشمنواز بر محیط دایرهای شکل آنها به همراه نمایشگرهای دیجیتالی و دورشمارهایی که نمونه طراحی جمعوجور و کاربردی آن را تنها در اتومبیلهای ژاپنی سراغ داریم از جمله ویژگیهای منحصربهفرد کابین GT86 بهحساب میآیند.
کیلومترشمار درست مقابل چشم راننده و با اندازه درشت طراحیشده است تا موقع رانندگی و هیجان شتابگیری و لاییکشیدن از میان خودروها تنها به یک اشاره چشم قابلخواندن باشد. طراحی صندلی جلو باهدف خلق راحتترین حالت لمیدن و تسلط بر جاده طراحیشده است و راننده را در وضعیت ارگونومی ایدهآل نسبت به اهرم دنده و شستیهای کنترلی روی داشبورد قرار میدهد.
برای نزدیک کردن هر چه بیشتر مرکز ثقل به زمین، نیروی پیشرانه تویوتا GT86 توسط یک موتور چهار سیلندر با آرایش تخت (بوکسری) تأمین میشود. تویوتا GT86 قابلیتهای سیستم تعلیق خود را بهعنوان یک سیستم کاملاً پایدار و منسجم، با جذب بخش قابلتوجهی از ارتعاشات منتقلشده به چرخها به اثبات رسانده است. عکسالعمل فرمان بهطور کامل در کف دستان راننده احساس میشود و ترمزهای قدرتمند آن بدون کمترین لغزش لاستیک، بر سطح آسفالت پشت راننده را در رانندگی با سرعت زیاد قرص میکنند.
2. حریف دوم: کیا سراتو کوپه
کیا مدل کوپه خود را که در برخی بازارها با Forte عرضه میشود، برای اولین بار در نمایشگاه نیویورک در سال 2008 به عنوان یک نسخه مفهومی رونمایی کرد. تولید این نسل تا سال 2013 ادامه داشت تا اینکه همزمان با تولید نسل سوم نسخه سدان سراتو در سال 2014 ، نسل جدید کوپه سراتو، یعنی همین نسلی که قصد داریم به بررسی آن بپردازیم، به بازار آمد.
همچون کوپه Forte، کوپه سراتو نیز بر پلتفرم سدانهای سگمنت C کیا طراحیشده است و با پلتفرم هیوندای الانترا مشترک است. با وجود اینکه نسخه کوپه سراتو از لحاظ عرض بدنه و حتی فاصله محوری با مدل سدان مطابقت میلیمتری دارد، با این حال ارتفاع کوپه سراتو 25 سانتیمتر نسبت به مدل سدان کمتر است و خط سقف آن برای نمایش هیبت اسپرت خودرو کوتاهتر شده است.
کیا با تعبیه پنجرههای بدون فریم برای هر چه شبیهتر نشان دادن این سراتو به یک کوپه تمامعیار تلاش کرده است. همچنین، کشیدگی چراغهای جلو بهاضافه چینش زیبای LED های درخشان برای خودنمایی در روشنایی روز و مهمتر از آن برق خیرهکننده مهشکنها، جذابیت نمای روبرو را دوچندان میکنند.
ممکن است شیب کم خط سقف در قسمت عقب خودرو ازیکطرف و چشمانداز مربعی شکل ستون انتهای بدنه در قیاس با ولستر، چندان چنگی به دل نزند، اما همین جسارت در طراحی سراتو کوپه در داخل کابین فضای بیشتری را برای نشستن بیدردسر سرنشینهای عقب فراهم کرده است، هر چند که دید عقب آن چندان مطلوب نیست و نباید انتظار یک سدان را از آن داشت.
سراتو کوپه علیرغم نام و نشان اسپرتیاش خودروی مناسبی برای نشستن چهار سرنشین بهحساب میآید. با وجود اینکه اغلب، مدلهای کوپه را بهعنوان خودروهایی برای آدمهای خودپسند میشناسند اما در این کوپه خاص نهتنها توجه ویژهای به طراحی نور قسمت عقب شده است بلکه در کمال تعجب دو دریچه تهویه هوا هم در ردیف پشتی به چشم میخورد که حاکی از توجه کیا به بنیان خانواده (!) و به بیان دیگر مجاب کردن همسر و فرزندان به خرید یک کوپه اسپرتی است. داشبورد و طراحی داخل کابین سراتو کوپه آنطور که از یک اتومبیل اسپرتی انتظار میرود نیست و سادگی و خطوط ملایم و یکنواخت آن بیشتر به یک هاچبک معمولی میماند تا یک کوپه جوانپسند.
نیروی پیشرانه از طریق یک گیربکس اتوماتیک ششدنده تیپترونیک به چرخهای جلو منتقل شده و به استناد آمار و ارقام منتشرشده، باوجود حجم بیشتر نسبت به دیگر خودرو هموطنش، مصرف سوخت کمتری دارد. برای آنهایی که به امید یک رانندگی هیجانانگیز به سبک "سریع و خشن" به سراغ کوپه سراتو میروند، اولین چیزی که باعث دلسردیشان خواهد شد فرمانپذیری آن است که علیرغم وجود سیستم فلکساستر کیا برای تنظیم حالت فرمان در سه وضعیت آرام، معمولی و اسپرت بازهم واکنشپذیری مناسبی به فرماندهی راننده از خود نشان نمیدهد. با این حال سیستم تعلیق سراتو در حد قابل قبولی ارتعاشات سطح جاده را جذب کرده و از این نظر کیفیت سواری این کوپه کرهای را به یکی از مزیتهای آن تبدیل نموده است.
همچون سایر خودروهای کرهای، کوپه سراتو نیز به لیست بلندبالایی از امکانات رفاهی از جمله گرمکن صندلی جلو و پشتسریهای فعال در هنگام وقوع تصادف، سیستم تهویه اتوماتیک دوگانه با دریچههایی در قسمت عقب و استارت اتوماتیک مجهز است.
3. حریف سوم: هیوندای ولوستر
در بازار هزار رنگ خودرو، از وارداتیهای خوشرنگ و لعاب و باکیفیت گرفته تا وطنیهای سوگلی و نازپرورده و البته مدلهای ظاهرفریب چینی باز هم قیافه خودروهای منحصربهفردی همچون هیوندای ولستر خودنمایی میکند. ولستر به لطف طراحی نوآورانه خود در همه جهات بدنه حرفهایی برای گفتن دارد.
در سال 2011 هیوندای به دنبال خلأ ناشی از خروج مدل کوپه، ولستر را معرفی کرد که مستقیماً قشر جوان و از طرفی کوپههای اسپرت میانقیمت را نشانه رفته بود. چشمگیرترین ویژگی ولوستر، وجود دو درب در سمت راست و یک درب بزرگتر برای راننده در سمت چپ خودرو است حال آنکه دستگیره درب عقب سمت راست با زیرکی در منتهی علیه بالا جاسازی شده است تا دورنمایی از کوپههای دو در به ولستر ببخشد. از منظر دیگر باوجود یک درب کوچک در قسمت عقب بدنه قابلیتهای کاربردی یک هاچبک را با این کوپه خوشنقش همراه کرده است.
درب کوچک سمت مخالف راننده با تمام مزیتهایی که دارد خواهناخواه برای سوار و پیاده شدن سرنشینهای قدبلند مشکلساز خواهد شد. فضای نشستن در صندلیهای عقب و نیز جای پا برای سرنشینها تقریبا مناسب است اما بهواسطه شیب انتهای سانروف بازهم قدبلندها از برخورد مدام سرخود به سقف شکایت خواهند کرد. صندوقعقب کابین با عمق کافی نزدیک به نیم مترمکعب حجم دارد و با خواباندن صندلیها به یک مترمکعب خواهد رسید که اگر اهل انصاف باشید اذعان میکنید که چنین حجمی را از یک کوپه انتظار نداشتهاید.
قسمت جلو کابین از طراحی سرزنده و مدرنی بهرهمند است که کمی پرزرقوبرقتر از آنچه هست به نظر میرسد. به دلیل کاهش هزینههای تولید هیوندای در استفاده از پلاستیک سخت کم نگذاشته اما لااقل با طراحی الگوهای چشمنواز ظاهر آن را حفظ کرده است. انواع تجهیزات ازجمله صفحهنمایش 7 اینچی بهخوبی بر روی داشبورد تعبیهشده و وضعیت ارگونومی مناسبی دارند. همچنین تجهیز ولستر به سیستم صوتی 196 وات به همراه شش بلندگوی باکیفیت سیستم رهیابی هیوندا موسوم به Blue Link از دیگر مزیتهای این خودرو به شمار میآید.
ولستر مجهز به موتور چهار سیلندر با آرایش خطی است که نیروی پیشرانهای نه در حد انتظار از این هیبت پرطمطراق خود تولید میکند، مخصوصا که بدانید به اندازه یک پیشرانه دو لیتری اشتها دارد. سیستم تعلیق ولستر به نسبت برخی خودروهای همترازش اندکی خشک است ولی همین سفتی و انعطاف کم، اطمینان شما را از رانندگی در سرعت بالا و حفظ ثبات خودرو در سر پیچها بالا میبرد. وقتی عنوان «کوپه» به زبان میآید، یک خودروی کم ارتفاع، چابک و سریع با انتظار خریدار همراه میشود، درحالیکه سقف سرعت ولستر در حد یک هاچ بک خانوادگی نزول پیدا کرده و حتی شتاب آن بهقدری ناامیدکننده است که گاهی اوقات برای حفظ آهنگ حرکت خودرو باید دو دنده کم کنید.