اپیدمی تغییرات ناگهانی و تصمیمات لحظه ای شرکت ها و سازمان ها به خودرویی ها هم سرایت کرده و این بار گریبان سایپا را گرفته است. البته از حدود یکماه گذشته که زمزمه های تغییر وزیر صمت به گوش می رسید، خبرهایی مبنی بر تغییرات مدیریتی برخی گروه های خودرویی نیز زمزمه می شد تا جایی که دو شب گذشته خبر تغییر سکاندار سایپا به گوش رسید و گویی موج تغییرات در صنعت، از جاده مخصوص آغاز شد.
دو شب گذشته گروه خودروسازی سایپا با هزاران نیروی انسانی بعد از حدود یکسال، دوباره با تغییر مدیریت مواجه شد. حال این پرسش مطرح است که تبعات تغییرات مدیریتی برای تولید کننده خودرو در کشور چه خواهد بود؟
بعضا پیش آمده است که برخی سازمان ها و شرکت های دولتی یا نیمه دولتی در یکسال با تغییرات مدیریتی مواجه شده باشند که گاه این تغییرات به نفع و گاه به ضرر آن ها تمام شده است.
حالا تغییرات مدیریتی این بار به جاده مخصوص رسیده و باعث شده است تا درفاصله آبان ماه 96 تا 97، گروه خودروسازی سایپا بر مسند نشستن دو مدیر عامل را تجربه کند.
28 آبان ماه سال گذشته بود که پس از دو سال و نیم مدیریت مهدی جمالی، حکم مدیریت محسن قاسم جهرودی در این شرکت زده شد. اما دوران مدیریت جهرودی نیز به یکسال نرسید و دو شب گذشته حکم مدیر عامل جدید سایپا زده شد؛ این بار اما مدیر عامل جدید از بدنه شرکت خودرویی دیگری آمد و محمدرضا سروش به جای جهرودی نشست.
حال این پرسش مطرح است که این تغییرات مدیریتی تا چه میزان بر فعالیت اقتصادی و تولیدی شرکت هایی به وسعت سایپا اثر گذار خواهد بود؟ از سویی دیگر موضوع مطرح شده از سوی برخی کارشناسان صنعت خودرو این است که آیا نباید حداقل دوره دو یا سه ساله پیش پای مدیران این شرکت گذاشته شود تا بتواند برنامه های نیمه تمام این شرکت را به سرانجام رساند و یا اینکه حداقل فرصتی برای جبران زمان های از دست رفته در تولیدات و فعالیت های اقتصادی شود؟
شهرام آزادی- کارشناس صنعت خودرو در همین زمینه به خبرنگار خودروکار می گوید: « به طور کلی تغییرات مدیریتی تاثیرات کوتاه مدتی بر روال تولیدات روزانه شرکت ها ندارند، اما اگر سیستم مدیریت در شرکت ها مسیر فعالیت شرکت را تحت تاثیر قراردهد باید تغیرات بر اساس منطق اعمال شود که البته دراین میان عوامل متعددی صاحب نظر هستند».
او ادامه می دهد: « در حال حاضر و با توجه به تغییرات مدیریتی در برخی شرکت ها، باید گفت که این تغییرات در برنامه روزانه شرکت ها و میزان تولیدات آن ها در کوتاه مدت اثرگذار نیستند، چرا که برنامه های شرکتی از پیش تعیین شده و بلند مدت هستند».
آزادی عنوان می کند: « از این رو تغییرات مدیریتی بر استراتژی های کلی سازمان ها اثر گذار است به گونه ای که ممکن است پروژه ها، قراردادها و تامین قطعات در بلند مدت تحت تاثیر این تغییرات با اندکی تغییر همراه شوند، اما در مجموع در رابطه با فعالیت شرکت سایپا با تغییرات مدیریتی اتفاق خاصی در کوتاه مدت برای این شرکت رخ نمی دهد».
این کارشناس صنعت خودرو در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تغییرات ناگهانی مدیریتی در شرکت های بزرگ تولید کننده، آن هم در شرایط فعلی که چشم همگان به تولیدات داخلی است، تا چه میزان بر ثبات اقتصادی اثرگذار باشد؛ اظهار می کند: « به طور کلی تغییرات زودهنگام مدیریتی به بنگاه های اقتصادی آسیب می زند، اما این امر به عملکرد مدیریتی مدیر پیشین بستگی دارد، به گونه ای که اگر در کوتاه مدت بر اساس برنامه خاصی پیش نرفته باشند و زیان هایی به شرکت وارد شده باشد، تغییرات الزامی است؛ مگراینکه سیستم مدیریتی کار خود را انجام داده باشد و این تغییرات بر اساس تصمیم گیری های وزارتخانه اتفاق افتاده باشد و منابع قدرتی و سهامداران در تغییر مدیریت نقش داشته باشند».
به گفته او، یکی از مشکلات صنایع و سیستم های مدیریتی در کشور تغییرات سریع در مدیریت شرکتها است که بعضا دوره مدیریت افراد را به سه یا نهایتا چهار سال محدود می کند.
آزادی تصریح می کند:« این تغییرات و مجموع عوامل نیز باعث می شود هیچ مدیری برای بلند مدت برنامه ریزی نکند و برنامه های بلند مدت سازمان را در حد سه سال بسنده کند».
او تاکید می کند: « البته این صحبت بدین معنا نیست که اگر جایی خطایی صورت می گیرد، مانع از تغییر مدیریت شویم، بلکه در این شرایط تغییر لازم است».