تقریباً قیمت هر سه خودروی کیا سراتو (فورته)، مزدا 3، و فولکس واگن گلف به هم نزدیک است و در یک مجموعه قرار می گیرند و به همین دلیل است که آن ها جهت مقایسه انتخاب شده اند: یکی سدان، یکی استیشن (5 درب)، و یکی هاچ بک (3 درب). کیا سراتو را با مبلغی نزدیک به 14,390 دلار می توان خرید. این رقم چیزی در حدود 3,850 دلار کم تر از حداقل قیمت گلف است. البته مدل SX آن که موتور بزرگ تر (2,400 سی سی) و امکانات بیش تری دارد، چیزی در حدود 19,890 دلار ارزش دارد.
مزدا 3 همان طورکه از پوزخند نمای جلوی آن پیداست، جزء خوشحال ترین خودرو در این گروه است. این خودرو با داشتن موتور 2,500 سی سی می تواند 167 اسب بخار نیرو تولید کند. قیمت مزدا 3 در سری s چیزی در حدود 20,290 دلار برآورد شده است که البته با اضافه شدن آپشن رادیوی ماهواره ای، 430 دلار به قیمت آن اضافه می شود.
مدل گلف جدید ظاهر زیباتری نسبت به زمانی دارد که به آن گلف خرگوش می گفتند. البته از نظر سیستم موتوری، چندان تغییر نکرده است: موتور 5 سیلندر به حجم 2,500 سی سی که قابلیت تولید 170 اسب بخار نیرو دارد. سازندگان شرکت فولکس اذعان داشته اند که مدل سه درب این خودرو، تنها نمونه ای است که موتور بنزینی دارای گیربکس دستی دارد. طبق برآوردهای انجام شده، قیمت این خودرو چیزی در حدود 18,240 دلار است.
کیا سراتو جزء ماشین هایی است که فرمان پذیری آن در پیچ ها بسیار خوب است و دیگر حالت سردرگمی و شناوری ندارد. سواری این خودرو تیز است و بازخورد آن به خوبی در داخل کابین خودرو حس می شود. از این نظر، مزدا و فولکس توجه بیش تری نسبت به طراحی خودرو داشته اند، به گونه ای که فرمان آن ها انعطاف پذیری بیش تری داشته و کنترل سواری آن ها بهتر است. با وجود بالاتر بودن قدرت موتور کیا، سرعت آن هم چنان از بقیه پایین تر است. موتور با حجم 2,400 سی سی، به خودرو شتابی نرم و بی سر و صدا بخشیده است. دیده شده که در مناطق شهری، علاوه بر تعویض دنده که با ارتعاش همراه است، خودرو در حین حرکت اندکی تکان و ضربه دارد.
صندلی های سراتو خیلی تخت و محکم هستند و نشستن بر روی آن ها بیش تر شبیه به نشستن بر روی کیسه شن و ماسه است و ساپورت خوبی نیز از طرفین راننده ندارند. در فضای داخل سراتو، حجم بیش تر فضا در بخش جلو متمرکز شده است. در هر حال، صندلی های عقب بسیار راحت تر از مزدا هستند. حجم صندوق عقب کیا با حجم صندوق گلف تقریباً یکسان است. هم چنین، صندلی های عقب آن تاشو هستند و توزیع وزنی آن ها به صورت 60/40 است. گفتنی است، برای تا کردن صندلی ها ابتدا باید از طریق صندوق عقب، قفل صندلی های عقب را باز کرد و سپس از درب های کناری آن ها را تا کرد.
سراتو که در این گروه دومین خودرو از نظر قیمتی به شمار می رود، امکانات زیادی از جمله سانروف، صندلی های با روکش چرم مجهز به گرمکن، و تایرهای گودیر (Goodyear) است. شایان ذکر است، تایرهای گودیر عملکرد ترمز را به بهترین نحو ممکن افزایش داده اند. آن چه از همه جذاب تر است، چراغ های صفحه کیلومتر بوده که مثل شروع یک کنسرت اپرا، به آرامی روشن می شوند و نوار باریک قرمز رنگی در پیرامون کیلومترشمار ظاهر می شود. این نوار رنگی، رنگ های سیاه و مشکی صفحه کیلومتر را روشن کرده و بر زیبایی آن ها بیش از پیش می افزاید. کنترل دکمه های روی فرمان تلسکوپی که قابلیت تنظیم ارتفاع نیز دارد، با دست بسیار راحت است. با همه این اوصاف، سوال بزرگ این است که اگر این مقایسه بین 10 خودرو انجام می شد جای سراتو کجا می توانست باشد؟
اگرچه گفته شده است که گلف یک مرسدس بنز کوچک است، اما در اینجا گلف واقعاً بیش تر از اندازه خود ظاهر شده است. با این حال، به اندازه ای که این فولکس برای یک خانواده 4 نفره بسیار مناسب است، برای جوانان دوستدار هیجان و انرژی، هنوز گیرا و جذاب نیست. در حقیقت، سواری آن برای بزرگ سال هایی مناسب است که زیاد دنبال هیجانات اسپرت نیستند. این فولکس زیبا، سواری بسیار آرامی دارد و دست اندازها را به نرمی پشت سر می گذارد. این خودرو با داشتن تایرهای آلیاژی 15 اینچی چهارفصل، اگرچه در سرعت های حدود 130 کیلومتر بر ساعت، زوزه ای با تمایل مستقیم رو به جلو دارد، اما در مسیرهای ناهموار سبب از دست رفتن کنترل خودرو نمی شوند. فرمان این خودرو به قدری سبک است که حس لذت بخشی را به راننده القاء می کند و در کوهستان ها با این که تایرهای این خودرو، روی سرعت مسلط هستند، اما هم چنان این فرمان پاسخ گو نیست.
1Carدر این سطح از قیمت (18,240 دلار) نباید انتظار عملکرد درجه یک را داشت. اگرچه این فولکس مجهز به سی دی پلیر و صندلی های دارای تنظیم دستی است، اما از سانروف و کنترل آب و هوای اتوماتیک و گرم کن صندلی و رادیوی ماهواره ای خبری نیست. گلف از نمای داخلی شباهت زیادی به آئودی دارد؛ از نشان گرهای ساعت مچی گرفته تا صندلی های زیبای آن که به خوبی کل بدن را در آغوش می گیرند.
حرکت رو به جلو و عقب صندلی های جلو بسیار راحت است. صندلی های عقب نیز با نسبت توزیع وزنی 60 به 40، راحتی هرچه بیش تری را به ارمغان آورده اند. شیشه جلو و پنجره ها نیز با ارائه دید کاملی از اطراف کار را تمام کرده اند. البته ممکن است این گلف از نظر امکانات با کمبودهایی مواجه باشد، ولی در آن به کیفیت بیش از کمیت اهمیت داده شده است. شما ممکن است ماه ها بدون سانروف سفر کنید، ولی داشتن یک داشبورد با طراحی زیبا بسیار خوشایندتر است. لازم با ذکر است، موتور این گلف با وجود داشتن حجم 2,500 سی سی، صدای نعره ندارد و دور موتور آن در 6,000 دور بر دقیقه به خط قرمز می رسد.
اگرچه گیربکس 5 دنده این فولکس جمع و جور، نسبت های کوتاه دقیقی دارد، اما در مقایسه با کیا سراتو که گیربکس 6 دنده دارد، قدیمی است و این مسئله سبب افزایش مصرف سوخت گلف می شود. با وجود این، فولکس خودش می داند که کیست و گیربکس 5 دنده و شمار بسیار زیادی از امکانات اصلاً تعیین کننده نیست. برای او این مهم است که هم اکنون فولکس تنها برند اروپایی در بازار رقابت آمریکاست. این تنها بودن خود ارزش بالایی دارد.
رانندگی با مزدا 3 بسیار رضایت بخش است. قیمت این مزدا که بدنه ای مقاوم و درب های زیبایی دارد، بسیار مناسب است. این مزدا با داشتن فرمانی شبیه RX8، سیستم ترمز خوب، و سیستم تعلیق ایده آل، هر پیچی را با پایدارترین حالت ممکن پشت سر می گذارد. با پرداخت رقمی در حدود 20 هزار دلار، حجم زیادی از آپشن های مختلف از جمله دکمه های روی فرمان برای کنترل سیستم صوتی، مه شکن، مانیتور LCD روی داشبورد، کامپیوتر مسافرتی، و بلوتوث در اختیار شما قرار خواهد گرفت. البته صندلی های راحت این خودرو که از نوع صندلی های باکت می باشد، آخرین تکنولوژی روز دنیا را در خود گنجانده اند و ظاهر این صندلی ها با دوخت های زیبای فرانسوی جذاب تر نیز شده است. گفتنی است با صرف 1,195 دلار می توان سیستم مسیریاب ماهواره ای را نیز بر روی LCD فعال کرد. اما قبل از همه این ها به نظر می رسد که اولویت بیش تر با سانروف و سیستم صوتی استریو باشد.
در مقایسه با فولکس، در زیر کاپوت این مزدا که گشتاور موتور آن نیز بالا است، هیاهوی کم تری وجود دارد. این مزدا با داشتن یک موتور 2,500 سی سی، اگرچه قدرت زیادی ندارد و اما نسبت پایین دنده ها در گیربکس 6 دنده آن، ضربه و تکان با خود به همراه دارد. گفته شده است که شتاب 0 تا 100 این مزدای اسپرت چیزی در حدود 7.3 ثانیه است. در تست مسافت 10,500 کیلومتر، کلاچ این خودرو دیر آزاد شد و این مسئله روی نرمی تعویض دنده تأثیر منفی گذاشت. اگرچه این مشکل در مدل جدید مزدا 3 اندکی خاطر شما را مکدر خواهد کرد، اما شاید تعمیرکاران مزدا بتوانند این مشکل را برطرف کنند.
مشابه همه مزداها، این مدل نیز در حین رانندگی با مشکل انتقال صدای موتور به داخل کابین راننده مواجه است. مزدا 3 اگرچه هزینه اسپرت بودن خود را می گیرد، اما این حس به هیچ وجه در صندلی های عقب حس نمی شود؛ زیرا فضای کافی برای پاها وجود ندارد. البته اکثر شرکت ها این مشکلات را با طراحی مجدد برطرف می کنند، اما هنوز مزدا در این مدل، این کمبود فضا را برطرف نکرده است. در هر حال با صرف نظر از صندلی های عقب و فضای کمی که در آن جا هست، مزدا 3 خودروی بسیار خوبی است. این خودرو حتی در مدل پایه نیز به خوبی تجهیز شده است. بنابراین به طورکلی باید گفت که در این گروه، مزدا نسبت به قیمت خود بهترین است. در خاتمه فکر می کنید تا چه حد این مقاله توانسته است رقابت این سه خودرو را با عدالت کامل اجرا کند؟ آیا نظر شما با نتیجه ای که در انتها گرفته شد، موافقت دارد؟ خوشحال می شویم اگر نظرات و دیدگاه های خود را با 1Car در میان بگذارید.